کد مطلب: ۱۱۹۴۷
لینک کوتاه کپی شد

استاد روابط بین‌الملل دانشگاه کارلتون:

فرصت برای یک «توافق بزرگ» وجود دارد/ سیگنال‌های ارسالی از سوی دولت کنونی ایران امیدوارکننده است

استاد روابط بین‌الملل دانشگاه کارلتون کانادا تاکید کرد: به نظرم سیگنال‌های ارسالی از سوی دولت کنونی ایران امیدوارکننده است، اما هر دو طرف اکنون باید با دهه‌ها بی‌اعتمادی مقابله کنند و این نیازمند اقدامات جسورانه و زمان است. مانند تمام مذاکرات، این خطر وجود دارد که تمایل به صحبت و توافق به‌عنوان نشانه‌ای از ضعف تلقی شود که ممکن است طرف مقابل را به زیاده‌خواهی در خواسته‌هایش سوق دهد. سیاست جدید امیدوارکننده است، اما به‌تنهایی بدون یک دستور کار گسترده‌تر برای مذاکره پایدار نخواهد بود.

تریبون اقتصاد_ دان رولاندز (Dane Rowlands) استاد روابط بین‌الملل دانشگاه کارلتون کانادا در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، درباره گفت‌وگوهای میان ایران و اروپاو تاثیر آن بر روابط ایران و غرب عنوان کرد: فکر نمی‌کنم این گفت‌وگوها تأثیر زیادی بر روابط داشته باشند، چرا که این روابط پس از فروپاشی برجام عملاً متوقف شده و به دلیل ماجراهای اوکراین به طور فزاینده‌ای خصمانه شده است.

فرصت برای یک «توافق بزرگ» وجود دارد

به گزارش ایلنا، وی افزود: چشم‌انداز روابط معنادار ایران و اروپا تا زمانی که ایالات متحده فضایی برای یک توافق هسته‌ای جدید باز نکند یا ایران از حمایت خود از روسیه دست نکشد، بعید به نظر می‌رسد. فرصت برای یک «توافق بزرگ» وجود دارد که می‌تواند به ایران اجازه دهد روابط خود را با اروپا و ایالات متحده عادی کند، اما این امر مستلزم تغییر عمده در سیاست خارجی ایران و رقیق شدن یا کنار گذاشتن سیاست‌هایی است که دهه‌ها دنبال شده‌اند.

سیگنال‌های ارسالی از سوی دولت کنونی ایران امیدوارکننده است

استاد روابط بین‌الملل دانشگاه کارلتون کانادا درباره سیاست‌های جدید ایران در تعامل با کشورهای غربی و احتمال بازگشت به برجام گفت: دوست دارم خوش‌بین باشم، اما فکر می‌کنم هنوز خیلی زود است که بتوان چیزی را پیش‌بینی کرد. همان‌طور که ایران همانطور که حق دارد به امنیت هرگونه توافق جدید با غرب مشکوک است، غرب نیز به همین ترتیب مشکوک است که مخالفان سیاست خارجی جدید ایران در نهایت تعهدات خود را زیر پا بگذارند. فکر نمی‌کنم بازگشت به برجام به این زودی‌ها ممکن باشد، مگر اینکه این بازگشت بخشی از تنظیم مجدد و گسترده‌تر روابط بین ایران و غرب، به‌ویژه با ایالات متحده، باشد.

وی گفت: به نظرم سیگنال‌های ارسالی از سوی دولت کنونی ایران امیدوارکننده است، اما هر دو طرف اکنون باید با دهه‌ها بی‌اعتمادی مقابله کنند و این نیازمند اقدامات جسورانه و زمان است. مانند تمام مذاکرات، این خطر وجود دارد که تمایل به صحبت و توافق به‌عنوان نشانه‌ای از ضعف تلقی شود که ممکن است طرف مقابل را به زیاده‌خواهی در خواسته‌هایش سوق دهد. سیاست جدید امیدوارکننده است، اما به‌تنهایی بدون یک دستور کار گسترده‌تر برای مذاکره پایدار نخواهد بود.

برخی اقدامات روشن برای اعتمادسازی لازم است

رولاندز در پاسخ به این سوال که به نظر شما چه رویکردهایی می‌توانند در حل مسائل هسته‌ای ایران و لغو تحریم‌ها مؤثر باشند، گفت: همان‌طور که قبلاً هم اشاره شد، نمی‌توان انتظار موفقیت زیادی در حل مسائل منفرد مانند برنامه هسته‌ای ایران و تحریم‌ها داشت، مگر اینکه شواهدی پیش یا پس از آن از تغییرات سیاستی دیگر وجود داشته باشد، احتمالاً در قالب یک «توافق جامع» که چندین مسئله را پوشش دهد. بین طرفین هیچ اعتمادی وجود ندارد که بتوان توافق را بر آن بنا کرد. به‌طور کلی، ایالات متحده و غرب نگرانند که ایران بتواند سلاح‌های هسته‌ای تولید کرده و آن را توسعه دهد و بدین ترتیب همسایگانش را تهدید و منطقه را بی‌ثبات کند.

وی ادامه داد: غرب به حمایت ایران از روسیه در حمله به اوکراین و گروه‌هایی که آن‌ها را سازمان‌های تروریستی می‌نامد، از جمله در لبنان، سوریه و یمن، اشاره می‌کند. همچنین با وجود روابط ضعیف ایران با بسیاری از کشورهای عربی خلیج فارس، چالش‌هایی در رابطه ایران و غرب وجود دارد. ایران هم به تحریم‌های غرب که می‌تواند برای هرگونه رفتار نامطلوب از نظر آن‌ها بدون درنظر گرفتن توافقات دیگر اعمال شود، لغو برجام و سیاست فشار حداکثری در پیگیری منافع منطقه‌ای‌اش اشاره می‌کند و آن را به‌عنوان شواهدی از غیرقابل اعتماد بودن غرب می‌داند. بنابراین، برخی اقدامات روشن برای اعتمادسازی لازم است.

مخالفان مذاکره در ایران و آمریکا می‌توانند فرصت روابط ضعیف را از دست بدهند

این استاد کانادایی در مورد پیش‌بینی خود از آینده روابط ایران و آمریکا گفت: پیش‌بینی در امور خارجی همیشه دشوار است، اما من در مورد روابط ایران و آمریکا در چند سال آینده بدبین هستم. با ساختار فعلی قدرت سیاسی در هر دو کشور، فضای کمی برای مانور جناح‌هایی که ممکن است خواهان توافق باشند، وجود دارد. هر نشانه‌ای از اینکه طرف مقابل با حسن نیت مذاکره نمی‌کند، احتمالاً این فرآیند را متوقف خواهد کرد و در هر دو طرف افراد مخالف زیادی وجود دارند که می‌توانند فرصت حفظ وضعیت موجود روابط ضعیف را از دست بدهند. برخی در ایران نسبت به رفتن فضا به‌سوی مصالحه مقاومت خواهند کرد و ساختار سیاست ایالات متحده یا بی‌علاقه است یا بر این ایده سرمایه‌گذاری کرده که ایران سازش‌ناپذیر است. هرگونه حرکت اولیه برای مذاکرات توسط مقامات ارشد دو طرف صورت نخواهد گرفت، بلکه توسط افرادی انجام خواهد شد که در صورت وجود مخالفت جدی با یک توافق، کنار گذاشته می‌شوند.

ترامپ ذاتاً فردی معامله‌گر و اهل توافق است

وی در پاسخ به اینکه از نظر شما، سیاست‌های ترامپ در خاورمیانه چه تأثیری بر تحولات منطقه داشته است و آیا رویکرد او نسبت به دوره قبلی تغییر کرده است، گفت: فکر می‌کنم سیاست‌های ترامپ در خاورمیانه در دوره اول ریاست جمهوری‌اش به وضوح تحت تأثیر پایگاه سیاسی داخلی او بود که بسیار از اسرائیل، کشورهای عربی صادرکننده نفت در خلیج فارس حمایت می‌کرد و به شدت با ایران مخالف بود. واضح‌ترین نمونه این سیاست، توافق‌نامه‌های ابراهیم (Abraham Accords) بود که برای کمک به عادی‌سازی روابط بین اسرائیل و کشورهای عربی منطقه طراحی شده بود و همچنین به‌عنوان بخشی از تلاش برای مهار ایران دیده می‌شود. شتاب این سیاست‌ها در دوران ریاست جمهوری بایدن که در حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس محتاط‌تر بود و کمتر با ایران خصومت داشت، متوقف شد. انتظار دارم دولت جدید به سیاست‌های خود در سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ بازگردد. با این حال، ترامپ ذاتاً فردی معامله‌گر و اهل توافق است. لغو برجام توسط او بیشتر با هدف دریافت امتیازات بیشتر از ایران بود تا نشان‌دهنده مخالفت کامل و همیشگی با آن باشد.

سیاست "اول آمریکا" عمدتاً در سیاست‌های اقتصادی پیشنهادی ترامپ مشاهده می‌شود

رولاندز در پاسخ به اینکه با توجه به سیاست "اول آمریکا"، فکر می‌کنید ایالات متحده چگونه می‌تواند بر تحولات منطقه تأثیر بگذارد، گفت: سیاست "اول آمریکا" عمدتاً در سیاست‌های اقتصادی پیشنهادی ترامپ مشاهده می‌شود که احتمالاً تأثیر زیادی بر سیاست خاورمیانه نخواهد داشت. او همچنین "طرفدار نفت" است و اگرچه این بیشتر به تولید داخلی نفت و گاز ایالات متحده مربوط می‌شود، احتمالاً متحدان نفتی خود در منطقه را تنبیه نخواهد کرد. بُعد بین‌المللی و امنیتی سیاست "اول آمریکا" بیشتر بر کاهش تعهدات ایالات متحده در خارج از کشور، به‌ویژه تعهدات نظامی و استقرار نیروهای آمریکایی متمرکز است. در عوض، انتظار دارم ایالات متحده از متحدان محلی خود حمایت کند اما انتظار داشته باشد که آن‌ها بخش بیشتری از بار مسئولیت را به دوش بکشند. اینکه این رویکرد نفوذ ایالات متحده را در منطقه افزایش یا کاهش می‌دهد و توانایی آن برای ادامه سیاست‌های دوره اول ترامپ را تقویت یا تضعیف می‌کند، به میزان اعتبار ایالات متحده نزد متحدان و مخالفان در مورد تمایلش برای صرف منابع در پیگیری منافعش بستگی دارد.

فشار خارجی کافی برای مجبور کردن اسرائیل به تغییر سیاست‌هایش در قبال غزه و حماس وجود ندارد

وی در پاسخ به اینکه با توجه به این تحولات آیا می‌توان انتظار داشت که به زودی در غزه آتش‌بسی برقرار شود، گفت: آتش‌بس در غزه زمانی رخ خواهد داد که اسرائیل فکر کند به اهداف خود دست یافته است. به نظر نمی‌رسد که فشار خارجی کافی برای مجبور کردن اسرائیل به تغییر سیاست‌هایش در قبال غزه و حماس وجود داشته باشد و این موضوع به ویژه در دوره انتقال ریاست جمهوری آمریکا صادق است. سیاست ایالات متحده در خاورمیانه عمدتاً توسط سیاست داخلی هدایت می‌شود و هیچ سود سیاسی آشکاری برای دولت فعلی یا دولت جدید در تلاش برای مجبور کردن اسرائیل به توقف وجود ندارد. هر دو رئیس‌جمهور فعلی و رئیس‌جمهور منتخب ایالات متحده مایل هستند آتش‌بسی در غزه و یک راه‌حل بلندمدت برای این بحران ببینند و اعتبار آن را به خود اختصاص دهند، اما آن‌ها بیشتر امیدوارند که اسرائیل به طور خودخواسته تصمیم به آتش‌بس بگیرد تا اینکه بخواهند حمایت سیاسی خود را برای مجبور کردن اسرائیل به توقف عملیاتش صرف کنند.

تنها ایالات متحده است که تأثیر واقعی بر دولت اسرائیل دارد

این استاد دانشگاه کارلتون در مورد اینکه کشورهای غربی، به ویژه ایالات متحده، چگونه می‌توانند در بحران غزه نقشی ایفا کنند، گفت: فکر نمی‌کنم کشورهای غربی، حتی ایالات متحده، بتوانند کمک زیادی به حل بحران غزه کنند. تنها ایالات متحده است که تأثیر واقعی بر دولت اسرائیل دارد و اسرائیل تنها به داشتن این متحد نیاز دارد. اگر اروپا و ایالات متحده هر دو تمام حمایت‌های خود از اسرائیل، از جمله توقف تأمین تسلیحات را قطع کنند، ممکن است به پایان سریع‌تر بحران غزه کمک کند، اما این اقدام از نظر سیاسی پرهزینه خواهد بود، به‌ویژه در ایالات متحده. همچنین نگرانی گسترده‌تری وجود دارد که چنین سیاستی اسرائیل را در برابر حملات احتمالی از سوی کشورهای دیگر منطقه آسیب‌پذیرتر می‌کند. در بهترین حالت، کشورهای غربی می‌توانند تلاش کنند عملیات اسرائیل را محدود کنند و تلاش‌هایی برای ارائه کمک‌های بشردوستانه به مردم غزه انجام دهند.

می‌توانیم نقض حقوق بشر را محکوم کنیم، اما سؤال سخت‌تر این است که چگونه می‌توان از آن‌ها جلوگیری کرد؟

وی درباره استاندارد دوگانه سازمان‌های بین‌المللی و کشورهای غربی در مورد موضوع حقوق بشر گفت: فکر می‌کنم نیاز به اطلاعات بیشتری در مورد اینکه کدام استاندارد دوگانه و کدام موارد حقوق بشری مدنظر شماست، وجود دارد. با این حال، این موضوع که دولت‌ها حقوق بشر (به‌ویژه در کشورهای دیگر) را تابع منافع امنیتی و اقتصادی خود می‌کنند، هرچند غیرقابل قبول، غیرمعمول نیست. این مسئله احتمالاً در مورد همه دولت‌ها و کشورها صادق است؛ همیشه مصالحه‌هایی وجود دارد و علیرغم بسیاری از توافقنامه‌ها و معاهدات حقوق بشری، اجرای آن‌ها ضعیف است. این توازن معمولاً بین حق حاکمیت و دفاع از خود یک کشور در برابر حقوق بشر دشمنانش قرار دارد. من قربانی کردن و مصالحه بر سر حقوق بشر را در همه موارد، صرف‌نظر از عامل یا قربانی، قابل اعتراض می‌دانم و گمان می‌کنم که در درازمدت چنین نقض‌هایی احتمالاً به‌عنوان سیاستی برای رفاه یا امنیت، بی‌اثر خواهند بود. تا جایی که سازمان‌های بین‌المللی در چنین نقض‌هایی شرکت می‌کنند یا آن‌ را تأیید می‌کنند، این احتمالاً بازتابی از دیدگاه‌های اعضای کلیدی آن‌ها است. به‌طور کلی می‌توانیم نقض حقوق بشر را محکوم کنیم، اما سؤال سخت‌تر این است که چگونه می‌توان از آن‌ها جلوگیری کرد.

می‌توان از وقوع جنگ جهانی جلوگیری کرد

رولاندز در مورد ادعای برخی تحلیلگران در مورد سناریوهایی مانند احتمال وقوع جنگ جهانی سوم گفت: در این مورد نسبتاً خوش‌بین هستم که می‌توان از وقوع جنگ جهانی جلوگیری کرد، هرچند شاید این یک خوش‌بینی صرف باشد با توجه به پیامدهایی که چنین جنگی خواهد داشت. همچنین این موضوع به تعریف جنگ جهانی بستگی دارد؛ با این حال، فکر نمی‌کنم که یک درگیری بین روسیه و ناتو محتمل باشد. روسیه در یک جنگ متعارف به‌شدت شکست خواهد خورد و تهدیدهای مربوط به جنگ هسته‌ای احتمالاً به واقعیت تبدیل نخواهند شد مگر در صورت تهدید جدی ارضی برای روسیه. ناتو علاقه‌ای به جنگ یا تصاحب قلمرو روسیه ندارد و هزینه‌های ناشی از آن برای اکثر یا حتی تمام اعضای ناتو از نظر سیاسی غیرقابل تحمل خواهد بود. انتظار دارم که جنگ اوکراین به‌زودی پایان یابد، هرچند به ضرر اوکراین و به زیان یک سیستم جهانی که قرار بود مانع از جنگ‌های تجاوزکارانه بین کشورها شود.

 

بیشتر بخوانید
دیدگاه
پربازدیدترین مطالب
تازه‌ترین عناوین