فرق صنعت خودرو ایران و چین چیست؟

چین با برگزاری یک نمایشگاه خودرویی سرشار از نوآوری، بار دیگر فاصلهاش با صنعت مونتاژمحور ایران را به رخ کشید
تریبون اقتصاد_ بزرگترین رویداد خودرویی چین با تعجب و تحسین بازدیدکنندگان همراه شده است. سرعت پیشرفت چینیها بار دیگر بهعنوان یک واقعیت انکارناپذیر خود را نشان داده است. تفاوت خودروسازی چین و ایران چیست؟ چرا در ایران نمایشگاههای پرشمار اما توخالی برگزار میشود، ولی در چین سالی یکبار، اما پر از تازگی؟
به گزارش اسب بخار، نمایشگاه خودروی شانگهای با به نمایش گذاشتن دستاوردها و محصولات جدید، بار دیگر باعث شگفتی در میان علاقهمندان به این صنعت شده است. خودروسازان چینی نیز نشان دادهاند که با چه سرعتی در مسیر پیشرفت قرار دارند. این رشد چگونه ممکن شده است؟ این در حالی است که خودروسازی ایران پیش از چین به سمت مدرن شدن حرکت کرده بود و چینیها نیز ابتدا کار را با بهرهگیری از شرکای خارجی آغاز کردهاند. اما حالا آنها بهعنوان غول خودروسازی دنیا شناخته میشوند و ایران هیچ جایگاهی ندارد.
در چرایی این مسئله، کارشناسان عوامل مختلفی را عنوان میکنند:
استراتژی توسعه صنعتی
چین از دهه ۹۰ میلادی با برنامهریزی بلندمدت و انتخاب خودرو بهعنوان صنعت محوری، همکاری با خودروسازان خارجی را بهعنوان راه توسعه انتخاب کرد. همین مسئله زمینهساز جذب سرمایههای خارجی و تأکید بر انتقال فناوری شد.
ایران اما برخلاف آنها، بهرغم مزیتهای رقابتی قابلتوجه از جمله بازار پرتقاضا، انرژی ارزان، موقعیت جغرافیایی و نیروی کار متخصص، به دلیل نبود سیاستهای پایدار و تخاصمهای سیاسی بینالمللی، موجب خروج و بیاعتمادی شرکای خارجی شد. حتی سرمایهگذاریهای مشترک از جمله رنو و سیتروئن نیز بیبهره و بلااستفاده ماندند.
نگرش به سرمایهگذاران خارجی
چین با ایجاد فضای مناسب، باعث تشویق سرمایهگذاری خارجی و جذب خودروسازان جهانی شد. این کشور حتی با کاهش محدودیتها، زمینه را برای مشارکت عمیقتر فراهم کرد.
برخلاف آنها، نگاه سیاسی و امنیتی به این مقوله و درگیریهای جناحی باعث شد شرکای خارجی مانند رنو و فولکسواگن از ادامه همکاری منصرف شوند. حتی پس از برجام، بازگشت این شرکتها با موانع متعددی مواجه شد.
انتقال فناوری و بومیسازی
چین با فراهم کردن بستری مناسب برای تولید و سرمایهگذاری، جذابیت زیادی برای تولیدکنندگان ایجاد کرد. اما این جذابیت با الزام به انتقال فناوری و بومیسازی قطعات همراه شد. این امر در بلندمدت موجب کاهش واردات قطعات و افزایش اشتغالزایی شد.
خودروسازان ایرانی با توجه به سیاستگذاریها و نبود ثبات در مدیریت و قوانین، نهتنها موفق به افزایش و تعمیق داخلیسازی نشدند، بلکه همچنان بهصورت مونتاژکار باقی ماندهاند؛ چه بزرگ و چه کوچک. اشتغال نیز بهصورت صوری ایجاد شده و این صنعت برخلاف چین، با بهرهوری پایین و تزریق نیروی کار مازاد در رنج و عذاب است.
رقابتپذیری و صادرات
در ادامه برنامهها، تحول در سیاستگذاری و ادامه همکاری چینیها با خودروسازان مطرح جهان، در کنار تأکید و الزام بر انتقال نوآوری، آنها را به درک ضرورت حرکت به سمت فناوریهای نوین و ایجاد مزیت رقابتی رساند. این موضوع موجب کاهش هزینه تولید در چین، افزایش توان رقابتی و توسعه بازارهای جهانی این کشور شد.
در مقابل، عمق انحصار و نفوذ دولت در خودروسازی ایران، درگیر شدن با تحریمها را تشدید کرد؛ مسئلهای که نهایتاً منجر به افزایش قیمت خودرو، کاهش تنوع و افت رقابت شد. برخلاف چینیها، خودروسازان ایران در زمانهایی که فرصت داشتند، موفق به انتقال فناوری و گسترش بازارهای خود نشدند. به همین دلیل، تحریمها آنها را به سمت چینیها سوق داد و وابستگی و مونتاژکاری عمیقتر شد.
این روزها نیز چینیها فقط محصول میفروشند و خبری از انتقال تکنولوژی نیست؛ در حالیکه بر اساس قرارداد ۲۵ ساله، این موضوع باید الزامی تلقی شود. اما شرایط بازار و بینالمللی، قدرت چانهزنی را از ایران گرفته است.
به همین علت، هر سال نمایشگاه خودروی چین با شگفتی، تازگی و نوآوری همراه است و در مقابل، در ایران تنها نمایشگاههای خودرویی پرتعداد اما بیمحتوا برگزار میشوند.