مرتضی افقه در گفتگو با تریبون اقتصاد مطرح کرد
چرا مردم نسبت به اخبار اقتصادی بیتفاوت شدهاند؟
آیا جامعه ایرانی به نوسانات ارزی عادت کرده است، بسیاری از افراد به این نوسانات بهعنوان جزئی از واقعیت اقتصادی کشور نگاه میکنند
تریبون اقتصاد - اقتصاد ایران در چند ماه گذشته از نوسانات شدید بازار ارز، افزایش نرخ دلار و چالشهای بینالمللی تاثیر پذیرفت. با وجود بحرانهای مکرر مانند تحریمها، نوسانات شدید ارزی و اخبار منفی اقتصادی، جامعه و بازار ایران هرگز واکنشهای پررنگ و هیجانی را شاهد نبودیم و حتی در دورانی که کشور رئیسجمهور نداشت، با ثباتترین وضعیت را در بازار ارز شاهد بودیم.
یکی از ویژگیهای بازار ایران در دهههای اخیر، تکرار بحرانها و نوسانات ارزی بوده است. به نظر میرسد که جامعه ایرانی به نوسانات ارزی عادت کرده است، بسیاری از افراد به این نوسانات بهعنوان جزئی از واقعیت اقتصادی کشور نگاه میکنند. این موضوع باعث میشود که مردم بیشتر به دنبال راههای مدیریت ریسک و حفظ قدرت خرید خود باشند تا اینکه به دنبال اعتراض یا تغییرات سریع در سیاستها باشند.
کاهش اعتماد به سیاستهای اقتصادی و ارزی دولت
پس از سالها تغییرات مکرر سیاستها، بسیاری از افراد دیگر به پیشبینیهای اقتصادی دولتها اعتماد ندارند. این کاهش اعتماد باعث میشود که مردم خودشان دست به اقدامات احتیاطی مانند خرید ارز یا سرمایهگذاری در داراییهای ثابت بزنند. این رفتارها، حتی در این وضعیت، میتواند نوعی ثبات نسبی را در جامعه ایجاد کند.
استفاده از عوامل خارجی برای سیاستگذاری!
بحرانهای سیاسی جهانی و تحولات بینالمللی نظیر جنگها یا انتخابات آمریکا در مقطعی از زمان فشار مضاعفی بر قیمتها گذاشتند. اما پس از مدتی، این تأثیرات به بخشی از سیاستهای درازمدت تبدیل شد. عبدالناصر همتی وزیر اقتصاد دولت چهاردهم از ابتدای حضور در این وزارتخانه بر موضوع تکنرخی کردن ارز و حذف ارز مبادلهای پافشاری دارد. این موضوع از نگاه بسیاری از اقتصاددانها اقدامی صحیح و در راستای اصلاح مکانیزم اقتصادی کشور است؛ اما بسیاری از کارشناسان نیز تابآوری اقتصاد ایران و وضعیت معیشت مردم را در مواجهه با این اقدام پایین و ضعیف میدانند.
مردم منتظر تصمیم درست دولتها هستند
سید مرتضی افقه استاد اقتصاد دانشگاه چمران اهواز در گفتوگو با تریبون اقتصاد ضمن تأکید بر رفتار خاص و منحصربهفرد مردم در صبوری و همراهی با دولت برای گذر از روزهای سخت میگوید: آنچه مسلم است، این است که جامعه نسبت به تحولات منفی اقتصادی بهنوعی بیتفاوت شده است. شاید جامعه به این نتیجه رسیده که اعتراضات دیگر نتیجهای نخواهد داشت. در سالهای ۹۶ و ۹۸ دو مدل بحران اقتصادی و اعتراضات داشتیم و یک مدل اعتراض اجتماعی. اما اکنون این سکوت به این معناست که مردم دیگر آمادگی ندارند هزینه بدهند. ممکن است در وسط یک جنگ احتمالی با اسرائیل باشیم و مردم به همین دلیل نگران آینده تحولات سیاسی و اقتصادی هستند.
او دررابطهبا مشکلات قیمتگذاری در جامعه میگوید: ریشههای این مسائل عمیقتر از آن چیزی است که برخی از اقتصاددانها میگویند. مشکلات اقتصادی ما نمودهای اقتصادی دارند، اما ریشه آنها غیراقتصادی است. بیکاری، گرانی، فرار سرمایه و مهاجرت، همه نمودهایی از مشکلات غیراقتصادی هستند. متأسفانه بسیاری از سیاستگذاران از ما اقتصادخواندهها خواستهاند فرمولهایی برای حل این مشکلات ارائه کنیم، اما واقعیت این است که فرمول اقتصادی بهتنهایی جواب نمیدهد.
مشکلات اقتصادی ریشههای غیراقتصادی
به گفته سید مرتضی افقه، اگر بخواهیم به ریشههای غیراقتصادی بپردازیم، باید گفت که نظام ارزشی حاکم بر نگرش تصمیمگیری و تصمیمسازان کشور تغییر کرده است. معیشت مردم، رفاه و توسعه، نهتنها اولویتهای اول، دوم و سوم نیستند، بلکه ممکن است در جایگاههای پایینتری قرار بگیرند. نگاه ایدئولوژیک و سیاسی، انتخاب و انتصاب مدیران و کارگزاران کشور را تحتتأثیر قرار داده است. در این میان، شایستگیها و تخصصهایی که باید منجر به توسعه و پیشرفت کشور میشدند، در مدیران به چشم نمیآید. این ساختار ناکارآمدیهایی ایجاد کرده که حتی مشکلات مذهبی هم دیگر به گفته خودشان قابلحل نیست. پس از انقلاب و بهخصوص بعد از جنگ، شعار قطع وابستگی به نفت مطرح شد، اما در این سه دهه، نهتنها وابستگی به نفت کاهش نیافت، بلکه بیشتر هم شد. درآمدهای نفتی تنها به سرپوشگذاشتن بر ناکارآمدیها و سوءمدیریتها کمک میکرد و مشکلات دیده نمیشد، چرا که کشور منابع و درآمدهای نفتی داشت. متأسفانه دولتهای مختلف از جمله دولتهای احمدینژاد، روحانی و دولت سیزدهم نتوانستند از فرصتهایی که در اختیارشان قرار داشت استفاده کنند.
استاد اقتصاد دانشگاه با اشاره به اینکه بهخصوص در سه سال دولت سیزدهم که بایدن رئیسجمهور آمریکا بود، شاید امیدی برای کاهش مشکلات بینالمللی وجود داشت میگوید: متأسفانه شعار این بود که کشور بدون مذاکره و رفع تحریمها اداره میشود. این رویکرد نهتنها موفق نبود، بلکه در سال ۱۴۰۱ با رهاسازی نرخ ارز، سفره مردم خالیتر شد. سپس شاید به این نتیجه رسیدند که باید تحریمها برطرف شوند.
درآمدهایی که حفظ نشد
افقه با ذکر درآمدهای نفتی در سالهای گذشته گفت: در دولت روحانی و رئیسی وضعیت به دلیل درآمدهای نفتی کوچکی که داشتیم، نسبتاً بهتر بود. اما در دولتهای پزشکیان و با انتخاب ترامپ، دیگر خبری از فروش اموال دولتی و اوراققرضه نیست. حتی احتمالاً همان یک و نیممیلیون بشکه نفتی که در بودجه سال بعد پیشبینی شده، به دلیل تحریمها و عدم حل مشکلات بینالمللی، محقق نخواهد شد. از طرفی، مالیاتها نیز وابسته به درآمدهای نفتی هستند که باتوجهبه شرایط موجود، افق روشنی ندارند.
سید مرتضی افقه درباره علل بیاعتنایی اقتصاد ایران نسبت به نوسانات نرخ ارز میگوید: در مورد سکوت جامعه نسبت به تحولات اقتصادی و گرانیها باید گفت که این وضعیت مردم را به سمت انتظار سوق میدهد تا ببینند دولت چه تصمیمی خواهد گرفت. آیا میتواند تحریمها را رفع کند؟ آیا بنزین را گران میکند؟ اما هر تصمیمی که در دولت اتخاذ شود، قطعاً تنشهای جدی به دنبال خواهد داشت.