مقصر اصلی قطع برق در زمستان شناسایی شد
خطر جدی بازگشت قطع برق و خاموشی سراسری
اردیبهشت امسال تحویل سوخت به نیروگاههای کم بازده با هدف اصلاح راندمان نیروگاهها متوقف شد. اقدامی که نتیجه آن آغاز خاموشیهای زمستانه به دلیل نبود سوخت و افزایش تصادفات جادهای ناشی از اعمال خاموشیهای برنامهریزی شده بود
تریبون اقتصاد - «شدت مصرف انرژی در ایران بالاست»؛ این جمله را بارها و بارها در رسانهها شنیدهاید. هدفش این است که انگشت اتهام را به سمت مردم نشانه برود و متولیان امر بتوانند نسخههایی عجیب برای حل مسئله ناترازی انرژی در ایران پیدا کنند. تنها مرتبهای هم که تصمیم گرفتند به جای مقصر دانستن مردم، برای نیروگاهها نسخهای پیچیدند، دودش در نهایت به چشم مردم رفت و زمینه بروز خاموشیهای زمستانه و تشدید تصادفات جادهای فراهم شد.
کاهش تحویل سوخت به نیروگاههای کمبازده
صنعت برق ایران به دلیل افت سرمایهگذاری در این حوزه رو به فرسودگی گذاشته و آنطور که باب میل مسئولان است، راندمان ندارد. دولت سیزدهم به جای آنکه معضلات ناشی از افت سرمایهگذاری در صنعت برق را رفع کند، در اردیبهشت ماه 1403 تصمیم گرفت با دستور سید ابراهیم رئیسی، تحویل سوخت به نیروگاههای با راندمان پایین را متوقف کند. وزارت نفت اعلام کرد که اگر راندمان نیروگاه پایین باشد، هیچ سوختی چه مایع و چه گاز به آن نیروگاه تحویل داده نمیشود.
روزنامه ایران در آن زمان تصمیم دولت را شجاعانه توصیف کرد و به نقل از سعید عقلی، مدیر دیسپچینگ شرکت ملی گاز ایران خبر داد: راندمان نیروگاهها باید بهطور متوسط بین ۳۹ تا ۴۰ درصد باشد و بر این اساس سوخت بین آنها تقسیم میشود. نیروگاهها به هیچ عنوان نمیتوانند مانند سال گذشته و بر اساس برنامههای مدون پارسال سوخت تحویل بگیرند. آن طور که اعلام شده، قرار بود راندمان نیروگاهها سالانه هفت دهم درصد افزایش پیدا کند. متولیان امر بر این باور بودند که با اعمال این سیاست، میتوانند در مصرف سوخت معادل تولید چند میدان گازی صرفهجویی کرده و مانع ناترازی گاز شوند.
سیاستی درست با اجرایی نادرست
اما آیا اعمال سیاست تحویل سوخت بر اساس راندمان به نیروگاهها سیاست درستی است و منجر به تحریک سرمایهگذاری در صنعت برق میشود؟ آیا ساختار شبکه برق ایران اجازه اجرای چنین سیاستی را میدهد؟ سید هاشم اورعی استاد تمام دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف در این رابطه به تریبون اقتصادی گفت: ما نیروگاههای محدودی داریم که راندمانش حدود 20 درصد است. اینکه وزارت نفت به وزارت نیرو دیکته میکند که باید راندمانت را بالا ببری، به این مفهوم است که میگوید سوخت بیخود ندارم که به شما برای دود کردن و به هوا فرستادن بدهم.
وی ادامه داد: این حرف اساسش درست است اما مسئله این است که بالابردن راندمان در یک نیروگاه کاری یک شبه نیست. در نیروگاهی که عمرش 10 تا 20 سال است، کاهش راندمان اصلاح شدنی است اما زمانبر است . اما در بعضی از نیروگاههای ما که عمر بالای 30 سال دارند -و 18 درصد از ظرفیت نیروگاهی ما را شامل میشود- همچنین سه درصد ظرفیت نیروگاهی که عمر بالای 40 سال دارد، اصلاح راندمان امکانپذیر نیست.
اصلاح راندمان در نیروگاههای فرسوده غیر ممکن است
این استاد تمام دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف گفت: مثل این است که شما یک پیکان مدل 50 داشته باشید و بگویید از فردا به ازای 100 کیلومتر هشت لیتر بنزین به این خودروها میدهم. اگر سهم بیشتری میخواهید، راندمان پیکانتان را بالا ببرید. اصلاح راندمان در چنین خودرویی یا زمان طولانی نیاز دارد و یا اینکه باید خودروی فرسوده را کنار بگذارید و یک خودروی نو جای آن بگذارید.
وی تاکید کرد: شبکه برق ما هم ظرفیت خالی ندارد که بگویید نیروگاه راندمانش کم است، پس آن را دور میاندازم و لازمش ندارم. بنابراین، علیرغم اینکه سیاست تحویل سوخت به ازای راندمان از نظر اصولی کار درستی است اما یک شبه جواب نمیدهد.
اورعی اضافه کرد: اعمال این سیاست ضربتی به این خاطر است که طبق معمول ما همه چیز را رها کردهایم و یکباره میگوییم که فردا همه چیز باید درست شود. این احمقانهترین روش است. باید اجرای چنین طرحی را سه مرحلهای کرد. در مرحله اول یکسال فرصت بدهیم که وزارت نیرو راندمان بخشی از نیروگاهها را درست کند و بعد گامهای دیگر برداشته شود.
وی تاکید کرد: وزارت نفت و نیرو باید با هم بحث کنند. شرایط را بررسی کرده و برنامهریزی کنند تا به تفاهمی برسند. نیروگاه اگر امسال برای تولید هر کیلوووات ساعت برق یک متر مکعب گاز تحویل میگیرد، طبق برنامه زمانبندی باید هر سال یک دهم متر مکعب میزان مصرف گاز را کاهش دهد.
این استاد تمام دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف افزود: وزارت نفت باید برای اجرای طرحها زمان بدهد. وزارت نیرو هم باید بفهمد که قضیه جدی است و دنبال کار برود.
وابستگی 90 درصدی برق کشور به گاز
اورعی درباره سهم نیروگاهها از میزان مصرف گاز کشور بیان کرد: حدود 90 درصد کل تولید برق ما وابسته به گاز است. در طول سال و زمانهای مختلف، میزان مصرف گاز متفاوت است. چیزی حدود 20 تا 30 درصد کل گاز مصرفی باید به نیروگاهها داده شود.
وی افزود: هرچه میزان مصرف گاز کاهش یابد، میزان مصرف گازوئیل و مازوت افزایش مییابد.مصرف گازوئیل و مازوت وقتی افزایش مییابد که گاز نداشته باشیم. در واقع باید مصرف گازوئیل و مازوت صفر باشد زیرا مصرف این سوختها برای ذخیره و مواقعی است که سوخت گاز اصلا وجود ندارد.
این استاد تمام دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف با اشاره به پایین بودن ارزش حرارتی مازوت نسبت به گازوئیل توضیح داد: به دلیل پایین بودن این ارزش حرارتی، باید برای نیروگاهها گاز تامین شود در غیر این صورت مصرف گازوئیل و مازوت افزایش مییابد. در حال حاضر سهم مصرف گازوئیل و مازوت هم در نیروگاههای ما بالاست.
در اثر سوزاندن سوختهای فسیلی حاوی گوگرد همچون مازوت، ترکیباتی موسوم به Sox منتشر میشوند که بخش بیشتر آنرا SO2 تشکیل میدهد. SO2 گازی سمی است که برای سلامتی انسان مضر است. این گاز، وزن بیشتری نسبت به هوا دارد و در روزهای سرد سال به دلیل ته نشین شدن و قرار گرفتن در نزدیکی سطح زمین، پدیده وارونگی هوا و تشدید آلودگی هوا را به ارمغان میآورد. زمانی که غلظت گاز دی اکسید گوگرد در هوا به بیش از 500ppb برسد، بوی بدی خواهد داشت که در این سطح، کشنده خواهد بود.