کد مطلب: ۲۱۸۳۹
لینک کوتاه کپی شد

سیزده‌بدر تهران‌نشینان: از پارک‌های شهری تا کوهستان‌های دوردست

با وجود توسعه شهری و کمبود فضای سبز، تهران‌نشینان برای سیزده‌بدر گزینه‌هایی از پارک‌های جنگلی تا روستاهای تاریخی دارند.

تریبون اقتصاد_تعطیلات نوروز رو به پایان است و مسافران یا به خانه‌های خود بازگشته‌اند، یا در آخرین روزهای سفر خود به سر می‌برند. حتی ممکن است برخی جاماندگان سفرهای نورزی باشند که فرصتی برای گشت و گذار برون استانی، برایشان فراهم نشده است.

به گزارش دنیای اقتصاد، اما در هر صورت، در سیزدهمین روز سال موسوم به «سیزده بدر»، همه در تلاطم رساندن خود به طبیعتی سبز و زیبا و خارج از شهر که شاید برای تهرانی‌ها فقط خارج از خانه باشد، هستند. با توجه به توسعه‌های شهری که در پایتخت روی داده و تعداد آپارتمان‌ها از تعداد دشت‌ها و درختان پیشی گرفته است، یافتن طبیعتی زیبا که بتوان یک سیزده به‌در فوق‌العاده را در کنار خانواده و دوستان سپری کرد و صدای خنده‌ها و همهمه افراد به واسطه بازی‌های گروهی و نشاطی که در فضا حکمفرماست، با توجه به کمبود فضا و جمعیت بالا کمی با چالش همراه است.

سیزدهمین روز از فروردین را افراد در کنار خانواده‌هایشان جشن می گیرند و با بقچه‌هایی از غذا و خوراکی و انواع وسایل بازی از منچ گرفته تا توپ فوتبال به دل طبیعت می‌روند تا یک سنت قدیمی از دوران باستان را به جا آورند. بنا بر منابع کهن، ایرانیان باستان، در آغاز سال نو، پس از ۱۲ روز جشن گرفتن و شادی کردن که به یاد ۱۲ ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را که روز فرخنده‌ای است به باغ و و صحرا می‌رفتند و شادی می‌کردند و در حقیقت به این شکل نوروز را به پایان می‌رسانیدند.

علاوه بر این، همانطور که کوروش نیکنام، باستان شناس می‌گوید، در ایران باستان پس از برگزاری مراسم نوروزی، روز «سیزدهم» که به ایزد باران تعلق داشت، مردم به دشت و صحرا و کنار جویبارها می‌رفتند و به شادی و پایکوبی می‌پرداختند و از خداوند آرزوی بارش باران می‌کردند.

در این روز، زرتشتیان از بامدادِ روزِ تِشتَر، سفره نوروزی را برمی‌چینند، خوردنی‌ها و مقداری آجیل و شیرینی‌های باقی‌مانده در سفره نوروز را با خود به طبیعت می‌برند، و سبزه‌های موجود در سفره را با خود برمی‌دارند و به دشت و صحرا و کنار چشمه‌ها می‌روند، سبزه خود را در کنار جویبارها به آب روان می‌سپارند و آرزو می‌کنند که سالی پربرکت و خرم داشته‌باشند. تا پسین(غروب) آن روز را بیرون از خانه هستند و در طبیعت و میان سبزه و صحرا به شادمانی می‌پردازند.

ایرانیان در طول دوره‌های مختلف، از سیزده به‌در دو برداشت متفاوت داشتند. در یک برداشت واژه سیزده‌به‌در به‌معنای «در کردن نحسیِ سیزده» است، اما در برداشت دیگر «در» به معنای «دره یا دشت» است؛ همانند آنچه که علامه دهخدا در فرهنگ لغت خود آورده است. پس با نگاهی کلی می‌توان گفت شاید واژه «سیزده‌به‌در» به‌معنای «سیزدهم به‌سوی در و دشت شدن» باشد که همان معنی بیرون‌رفتن و در دامان طبیعت سرکردن را می‌دهد.

با گذری بر فلسفه سیزده به‌در و گذراندن روزی در طبیعت، باید دید پایتخت‌نشینان پس از نوروز که هوا در پاکترین شکل ممکن خود است و تهران خلوت‌ترین روزهای خود را می‌بیند، با توجه به اینکه قرار است دوباره به شلوغی‌ها و آلودگی‌های همیشگی باز گردند، در روز طبیعت، سیزده خود را در کجا می‌توانند به در کنند؟

در یک نگاه کلی می‌توان فهرستی از پارک‌های جنگلی و شهری را نام برد که از پارک و دریاچه چیتگر در غرب گرفته تا جنگل سرخه حصار در شرق، یا پارک جمشیدیه در شمال را شامل می‌شود. یا اگر بخواهند کمی به ارتفاع بروند و تهران را از بالا ببینند، به سمت بام تهران و توچال پیش بروند یا در پارک‌های داخل شهری همچون پارک‌های آب و آتش و قائم و طالقانی و… بگذرانند.

اما این شکل از گذراندن سیزده به‌در در تهران به نوعی با فلسفه اصلی آن که گذراندن در دل کوه، صحرا و دشت است در تضاد است. اما آیا باتوجه به این حجم از تراکم‌سازی در تهران امکان طبیعت‌گردی به معنای واقعی کلمه که با فلسفه سیزده به‌در همخوانی داشته باشد برای تهرانی‌ها مقدور است؟

اگرچه دربند و لواسانات در شمال و شمال شرق تهران و درکه و سولقان و روستاهای اطراف آن تا امامزاده داوود، در غرب و شمال غرب تهران می‌توانند به‌عنوان طبیعت خارج از شهر به شمار روند که می‌توان در سیزده به‌در به آن پناه بردو گشتی در آن زد. اما دو ایراد بر آن وارد است.

اول اینکه تقریبا تمام فضاهای در دسترس نزدیک به جاده حصارکشی شده و به کافه باغ‌هایی تبدیل شده‌اند که فقط در صورت پرداخت هزینه و ارائه یک تخت امکان نشستن در کنار رود و باغ برای بقیه فراهم است که با توجه به اینکه در سیزده به‌در افراد به صورت دسته جمعی به دنبال مکانی برای دورهمی و بازی هستند، نمی‌تواند فضای مناسبی برای گذراندن روز طبیعت در مکانی نزدیک به جاده باشد و عمده طبیعت‌های زیبایی که بتوان به معنای واقعی به دشت و صحرا و طبیعت رفت، نیاز به کوهنوردی و پیاده‌روی دارد.

از طرفی دیگر باتوجه به حجم بالای جمعیت پایتخت‌نشین حتی با وجود اینکه بخش زیادی از آنها هنوز از سفرهای نوروزی بازنگشته‌اند، محدودیت بسیاری در پیدا کردن یک طبیعت که امکان نشستن و دورهمی با تعداد بالا و بازی‌های گروهی همچون فوتبال و والیبال داشته باشد، وجود دارد. با این حال اگر اهل طبیعت‌گردی همراه با فعالیت بدنی هستید، سه مقصد نزدیک به تهران را معرفی می‌کنیم.

زمان طلایی شهرستانک

در ابتدای بهار، هوا بسیار مطبوع است و طبیعت نیز بسیار زیبا. پس بهترین زمان برای دیدن و ثبت این همه زیبایی است. از تهران، به لطف اتوبان جدید جاده چالوس، کمتر از یک ساعت می‌توانید خود را به روستای شگفت‌انگیز شهرستانک برسانید. اگر قصد لذت بردن از این شاهکار خلقت خداوند را دارید، سیزده به‌در به سمت شهرستانک رهسپار شوید.

در این روز طبیعت در حال جان گرفتن است و روح زندگی را می‌توان از لابه‌لای درختانی که در حال نوشدن هستند، تماشا کرد. بعد از رسیدن به روستا، ماشین خود را در اول روستا پارک کنید و در کوچه باغ‌های روستا قدم بزنید که بسی لذت بخش و روح‌نواز است. در این روستا کاخی به نام کاخ ناصری وجود دارد که با یک ساعت پیمایش به آن خواهید رسید. این کاخ حدود ۱۵۰ سال پیش ساخته شده و از محبوب‌ترین ییلاقات ناصرالدین شاه بوده که برای شکار و استراحت به آن رفت و آمد می‌کرد.

البته فعلا در حال بازسازی است و امکان بازدید ندارد و طبق شنیده‌ها قرار است به یک بوتیک هتل تبدیل شود که از اولین دردسرهای ساخت هتل، کشیدن جاده به سمت کاخ است که احتمالا روستا را از بکر بودن خارج خواهد کرد. چشمه معروف روستا «گله گیله» حتی در مرداد ماه هم پر آب و خنک است. همچنین این روستا کهنسال‌ترین درخت زنده شناسایی شده در ایران را در خود جای داده که یک درخت اُرس ۲۸۰۰ ساله است.

به سمت پلور و زیار

تهرانی‌هایی که به هزار و یک دلیل فرصتی برای سفرهای نوروزی نداشتند، حالا بهترین زمان برای سفرهای یک روزه در اطراف تهران بدون ترافیک است. کافی است به سمت دماوند حرکت کنید و از سمت جاده هراز به روستاهای زیبای «پلور و زیار» برسید.

«پلور» که اولین روستای مازندران است و زیار هم در فاصله نزدیک به آن یکی از روستاهای دامنه جنوبی البرز است که ظاهرا اسمش را از اسکان آل زیار وام گرفته است. روستاهایی چسبیده به دماوند با آب و هوایی کوهستانی که ییلاقات عشایر کویر مرکزی ایران هم بوده است.

علاوه بر کوه‌های بلند با دشت‌های چشم‌نواز، باغ‌های سیب و آلو نیز در سراسر مسیر به چشم می‌خورد که زیبایی را صدچندان می‌کند. این روستاهای پرجاذبه بهترین گزینه برای طبیعت‌گردی است، چرا که چشمه‌ها و غارهای دیدنی را در خود جای داده‌اند. هم می‌توان سفری یک روزه را تجربه کرد و هم می‌توان در طبیعت کمپ زد یا در اقامتگاه یا ویلاهای روستایی اقامت کرد.

روستای ۲۰۰۰ ساله تهران

نام روستای «سنگان» را احتمالا شنیده‌اید و اگر اهل کوهنوردی باشید قطعا آبشار زیبای آن را هم دیده‌اید. بعد از سولقان، هم می‌توانید به سمت سنگان بروید هم می‌توانید ادامه دهید و به سمت رندان یا کیگا و امامزاده داوود پیش بروید که هر کدام از این مقاصد، با طبیعتی بکر، آبشار و رودهایی روان و بسیار زیبا همراه هستند که با یک طبیعت‌گردی جذاب از دل کوه‌ها می‌توانید شاهد طبیعتی بی‌نظیر باشید.

فقط کافی‌است به غرب تهران بروید و از شهران به کوهسار و از آنجا به سمت سولقان و جاده امامزاده داوود حرکت کنید و با دیدن تابلوی سنگان به سمت چپ بروید. کوهنوردان و طبیعت‌گردان یا بارها تجربه تماشای آبشار «سنگان» را داشته‌اند یا حداقل نامش را شنیده‌اند.

بلندترین آبشار تهران که نه تنها در فصل بهار، بلکه در پاییز نیز دیدنی است. اما سنگان تنها محدود به آبشار و کوهنوردی نیست، بلکه در زمستان روستا و طبیعت اطراف آن بسیار چشم‌نواز خواهند بود. علاوه بر طبیعت زیبای سنگان، می‌توان در کوچه پس کوچه‌های این روستای تاریخی قدم زد و داستان‌های ۲۰۰۰ ساله تاریخ روستا را به زبان تاتی از مردمان خونگرمش شنید.

مطمئنا روایت از گورستانی چند هزار ساله و پر رمز و راز و چناری با قدمت نزدیک به هزار سال شنیدنی است. برای تماشای تمام زیبایی‌های این روستا، می‌توان بیش از یک روز را در روستا گذراند و شب زیبای سنگان را در اقامتگاهی در روستا نیز تجربه کرد و به تماشای برف و طبیعت زیبای اطراف گذراند.

 

 

مطالب پیشنهادی
بیشتر بخوانید
دیدگاه
پربازدیدترین مطالب
تازه‌ترین عناوین