کد مطلب: ۲۳۶۳۱
لینک کوتاه کپی شد

پشت‌پرده سرمایه‌گذاری هزار میلیارد دلاری آمریکا در ایران

در حالی اکنون صحبت از هزار میلیارد دلار سرمایه‌گذاری می‌شود که حتی یک میلیارد دلار نیز برای ما رقم بزرگی به‌شمار می‌رود، چه برسد به هزار میلیارد. اگر تنها نگاهی به کشورهای پیشرفته و موفق در جذب سرمایه‌گذاری بیندازیم، می‌بینیم آنها با وجود زیرساخت‌های قوی، هنوز به چنین ارقامی دست پیدا کنند.

تریبون اقتصاد_پس از شروع مذاکرات هسته‌ای بین ایران و آمریکا، ادعای عجیبی دهان به دهان چرخید و آن اینکه ایران به دنبال توافقی است که بر مبنای آن آمریکایی‌ها ظرف ۲۰ سال هزار میلیارد دلار در ایران سرمایه‌گذاری کنند. به عبارت دیگر مطابق این ادعا آمریکا باید سالانه ۵۰ میلیارد دلار در ایران سرمایه‌گذاری کند.

به گزارش شرق، این ادعا را اولین بار علی ماجدی، دیپلمات ایرانی مطرح کرد و گفت که مذاکرات بین امیرسعید ایروانی، نماینده ایران در سازمان ملل و ایلان ماسک، کارآفرین برجسته آمریکایی، باعث شده آمریکا برای هزار میلیارد دلار سرمایه‌گذاری به ایران بیاید.

این موضوع در فضای رسانه‌ای و میان افکار عمومی بازتاب گسترده‌ای داشت. درست شبیه همان زمانی که ماجرای سرمایه‌گذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری چین در کشورمان مطرح شد.

سال ۱۳۹۸ بود که گفته شد براساس تفاهم امضاشده میان ایران و چین، قرار است چینی‌ها بالغ بر ۴۰۰ میلیارد دلار در بخش‌های اقتصادی ایران سرمایه‌گذاری کنند؛ ۲۸۰ میلیارد دلار برای توسعه بخش‌های نفت، گاز و پتروشیمی و ۱۲۰ میلیارد دلار دیگر هم برای به‌روزرسانی زیرساخت‌های حمل‌ونقل و تولید. اما پس از آن نه‌تنها هیچ خبری از سرمایه‌گذاری چینی‌ها در ایران نشد، بلکه در مقاطعی میزان سرمایه‌گذاری چین در ایران کمتر از سرمایه‌گذاری افغانستان در ایران شد.

در سال ۱۴۰۱ نیز هم‌زمان با سفر ابراهیم رئیسی به پکن، احمد اسدزاده، معاون وقت امور بین‌الملل وزارت نفت، در یک مصاحبه تلویزیونی گفت ایران پیشنهادی برای ۴۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری چین در زنجیره صنعت نفت ایران آماده کرده و آن را به مقام‌های چینی تحویل داده است.

البته سال قبل از آن هم در جریان سفر امیرعبداللهیان، وزیر وقت امور خارجه ایران به پکن، یک پیشنهاد صد میلیارد دلاری برای افزایش سطح همکاری دو کشور در بخش صنعت و اقتصاد ویژه انرژی به چین ارائه کرد. با این حال خبر روشنی درباره سرنوشت هیچ‌کدام از این پیشنهادها منتشر نشد.

شرکت‌های چینی آخرین بار در زمان ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد، حضور فعالی در صنعت انرژی ایران داشتند که آن پروژه‌ها هم با تأخیر روبه‌رو شد و این تأخیر به‌ویژه در میادین مشترک باعث بروز خسارت میلیارد دلاری به اقتصاد ایران شد.

ادعاهای عجیب درباره جذب سرمایه خارجی به همین‌جا هم ختم نمی‌شود؛ سرمایه‌گذاری روسیه هم بارها محل این دسته از شایعه‌ها بوده است. دو سال پیش با سفر ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه، به تهران، شرکت ملی نفت ایران و گازپروم روسیه تفاهم‌نامه‌ای امضا کردند که ارزش آن ۴۰ میلیارد دلار اعلام شد و دولت سیزدهم تبلیغات پرسروصدایی برای این ماجرا راه انداخت. اما گازپروم که در دو سال اخیر زیان‌های هنگفت مالی متحمل شده، در گزارش‌های مالی خود هرگز اشاره‌ای به فعالیت یا سرمایه‌گذاری در ایران نداشت.

در نهایت اینکه منابع مختلف اعلام کردند بیشترین حجم سرمایه‌گذاری در ایران توسط افغانستانی‌ها انجام شده است و آن هم در حد و اندازه این اعداد بزرگ نیست و در نهایت حدود دو تا سه میلیارد دلار است.

۲ شرط اصلی سرمایه‌گذاری برای کشورها

در همین راستا گفت‌وگویی با فریال مستوفی، رئیس کمیسیون سرمایه‌گذاری اتاق بازرگانی ایران شکل گرفت تا امکان‌پذیری سرمایه‌گذاری‌های کلانی را که گه‌گاه و به شکل ناگهانی در ایران خبرساز می‌شود، بررسی کنیم.

او پیش از هر چیز تأکید می‌کند سرمایه‌گذاری منجر به افزایش ظرفیت تولید، ایجاد اشتغال، تحریک نوآوری و در نهایت رشد تولید می‌شود. در نتیجه، افزایش درآمد نیز به دنبال خواهد داشت. بنابراین کشوری که به دنبال توسعه اقتصادی پایدار است، باید سرمایه‌گذاری را در اولویت برنامه‌های خود قرار دهد.

مستوفی درباره لزوم جذب سرمایه خارجی نیز توضیح می‌دهد: سرمایه‌گذاری خارجی نه‌تنها منابع مالی را تأمین می‌کند، بلکه موجب انتقال فناوری، دانش و مدیریت نیز می‌شود که این موارد به افزایش بهره‌وری و رقابت‌پذیری منجر خواهد شد. بنابراین‌ نگاه ما به مقوله سرمایه‌گذاری نباید صرفا از منظر تأمین مالی باشد، بلکه باید فراتر رفت و از این فرصت برای توسعه فناوری، ارتقای رقابت‌پذیری، به‌روزرسانی نظام مدیریتی و سایر مزایا استفاده کرد.

به گفته او در حال حاضر، بین کشورهای مختلف رقابتی جدی برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی وجود دارد؛ حتی کشورهایی که با مشکل تأمین مالی مواجه نیستند نیز در این رقابت حضور دارند، به همان دلایلی که پیش‌تر ذکر شد. بنابراین‌ برای جذب سرمایه‌گذاری، ضروری است که بسترهای لازم برای سرمایه‌گذاران در کشور فراهم شود.

مستوفی می‌افزاید: «چنانچه کشوری دچار ریسک بالا، مشکلات ساختاری یا زیرساخت‌های ناکافی باشد، طبعا سرمایه‌گذار تمایلی به حضور در آن کشور نخواهد داشت. پس لازم است زمینه‌های مناسب برای جذب سرمایه ایجاد شود. این بسترها به دو بخش تقسیم می‌شوند: 

۱. زیرساخت‌های فیزیکی یا سخت‌افزاری و ۲. زیرساخت‌های نرم‌افزاری»

رئیس کمیسیون سرمایه‌گذاری اتاق بازرگانی ادامه می‌دهد: «برای مثال فردی که قصد دارد در یک کشور سرمایه‌گذاری کند، نیاز دارد تا سیستم حمل‌ونقل آن کشور کارآمد باشد تا بتواند کالاهای خود را از کارخانه به محل فروش یا به بنادر و سایر مسیرهای صادراتی منتقل کند. چنانچه کشوری فاقد خطوط ریلی، شبکه هوایی یا جاده‌ای مناسب باشد، هرچقدر هم تولید صورت گیرد، امکان جابه‌جایی کالا فراهم نخواهد بود. واضح است که سرمایه‌گذار برای ایجاد این زیرساخت‌ها ورود نخواهد کرد، چراکه دیگر توجیه اقتصادی نخواهد داشت.

‌در مثالی دیگر، اگر منطقه‌ای که قرار است سرمایه‌گذاری در آن صورت گیرد فاقد برق باشد، نمی‌توان انتظار داشت سرمایه‌گذار اقدام به ساخت نیروگاه کند تا خودش برق تولید کند. بنابراین، فراهم‌بودن زیرساخت‌هایی همچون برق، آب، جاده و...‌ از ضروریات اولیه است».

طبق اظهارات او دسته دوم زیرساخت‌ها نیز همان زیرساخت‌های نرم هستند که شامل قوانین، مقررات، شفافیت، کاهش ریسک‌های سیاسی و دیگر مسائل مشابه می‌شوند.

جذب هزار میلیارد دلار سرمایه فقط یک رؤیاست

مستوفی با بیان اینکه در نتیجه کشوری که خواهان جذب سرمایه‌گذاری است باید در هر دو حوزه -هم زیرساخت‌های نرم و هم سخت- سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی مناسبی انجام دهد، عنوان می‌کند که متأسفانه در حال حاضر کشور ما در جایگاهی قرار گرفته که بیشتر به دنبال عنوان‌کردن اعداد بزرگ و غیرواقع‌بینانه است.

او می‌گوید: «در حالی اکنون صحبت از هزار میلیارد دلار سرمایه‌گذاری می‌شود که حتی یک میلیارد دلار نیز برای ما رقم بزرگی به‌شمار می‌رود، چه برسد به هزار میلیارد. اگر نگاهی به کشورهای پیشرفته و موفق در جذب سرمایه‌گذاری بیندازیم، می‌بینیم آنها با وجود زیرساخت‌های قوی، هنوز نتوانسته‌اند به چنین ارقامی دست پیدا کنند. حال آنکه کشور ما نه زیرساخت نرم دارد، نه زیرساخت سخت، اما صحبت از چنین اعدادی می‌شود».

مستوفی تأکید می‌کند: «صحبت از هزار میلیارد دلار سرمایه‌گذاری از سوی آمریکا، چیزی جز رؤیا و خیال‌پردازی نیست» و این دقیقا مشابه همان ماجرای ۴۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری از سوی چین است که چقدر در مورد آن موضوع بحث شد، در حالی که بارها تأکید کردیم چنین چیزی صحت ندارد و چین حاضر به سرمایه‌گذاری  ۴۰۰ میلیارد دلاری در ایران نیست، چراکه زیرساخت‌های لازم برای چنین سرمایه‌گذاری‌ای فراهم نیست.

به گفته مستوفی، پس از آن صحبت‌ها درباره ۴۰ پروژه‌ای که مطرح شده بود، هیچ‌کس نشنید که چین حتی یک دلار در آن پروژه‌ها سرمایه‌گذاری کرده باشد.

رئیس کمیسیون سرمایه‌گذاری اتاق بازرگانی همچنین توضیح می‌دهد که حتی کشورهایی مانند چین و آمریکا، با وجود برخورداری از زیرساخت‌های پیشرفته و عظیم، در بهترین و بالاترین سال‌هایی که موفق به جذب سرمایه‌گذاری شده‌اند، هرگز به ارقامی در حد هزار میلیارد دلار نرسیده‌اند.

او می‌گوید: «چند سال پیش و پس از امضای برجام، مؤسسه مک‌کینزی مطالعه‌ای انجام داد که طی آن اعلام شد ایران کشوری با فرصت‌هایی معادل یک تریلیون دلار است؛ یعنی ما پتانسیل فرصت یک تریلیون دلاری داریم. اما این به معنای آن نیست که هم‌اکنون این سرمایه وارد کشور خواهد شد، بلکه باید شرایط و زیرساخت‌ها آماده شود تا چنین فرصتی بالفعل شود. در حال حاضر، کشور با مسائل متعددی مواجه است ازجمله تحریم‌ها، نبود امکان نقل‌وانتقال پول، ریسک‌های سیاسی، موضوعات مربوط به FATF و.. . با این وضعیت، ناگهان سراغ طرح ارقام میلیارد دلاری رفته‌ایم. در چنین شرایطی، بهتر است به جای پرداختن به این اعداد نجومی، به شکل واقع‌بینانه‌تری به موضوع بنگریم».

مطالب پیشنهادی
بیشتر بخوانید
دیدگاه
پربازدیدترین مطالب
تازه‌ترین عناوین