سخنی درباره وفاق ملی
آنچه اغلب فراموش میشود این است که واژه وفاق بیش از آنکه ناظر بر هدف مشخصی باشد، بیانگر وسیله یا روش است.
موسی غنینژاد در دنیای اقتصاد نوشت: یکی از شعارهای رئیس محترم دولت چهاردهم در جریان مبارزات انتخاباتی وفاق ملی بود. این شعار به دل خیلی از رایدهندگان نشست؛ چون در توضیح آن میگفتند ما با کسی دعوا نداریم و باید اختلاف نظرها را با تدبیر و گفتوگوی دوستانه حل کنیم؛ اما نمیتوان انکار کرد که از همان ابتدا ابهامی در مفهوم وفاق ملی وجود داشت که شاید آن زمان که برخی از کاندیداهای ریاستجمهوری اغلب با ادبیاتی خشن و ستیزهجویانه سخن میگفتند چندان مورد توجه قرار نمیگرفت.
تصور عمومی بر این بود که منظور از وفاق صرفا پرهیز از گفتار و رفتار ستیزهجویانه و خشن در مقابل مخالفان سیاسی است. پس از پیروزی جناب دکتر پزشکیان در انتخابات، هنگام انتخاب اعضای هیات دولت ابقای برخی مقامات دولت پیشین در مسوولیتهای خود به وفاق ملی تعبیر شد؛ یعنی پذیرفتن مخالفان سیاسی در کنار خود.
به علاوه، برگزیدن برخی خانمهای متخصص به مقامهای مهم دولتی مانند وزارت راه و شهرسازی و نیز انتصاب برخی هموطنان سنیمذهب به مقامات سیاسی همگی سیاستهای معقولی است که به درستی همسو با وعده وفاق ملی تلقی میشود. اما آنچه در این میان حیرتانگیز و تاسفبار است شائبه همسخنی و همدلی رئیسجمهور محترم با کسانی است که رسما و علنا مُبلغ ایرانستیزی و تحقیر فرهنگ ایرانی و زبان فارسی هستند.
عکس یادگاری رئیسجمهور با اینگونه افراد پس از برگزاری جلسه مشترک با آنها حیرتانگیز و نگرانکننده بود. آیا این رفتار را هم میتوان مصداقی از مفهوم وفاق ملی دانست؟ اساسا وفاق ملی چه مضمونی دارد که چنین طیف گستردهای از رفتارها را در برمیگیرد؟ ابهامی که پیش از این به آن اشاره کردیم، ناشی از این مساله است.
آنچه اغلب فراموش میشود این است که واژه وفاق بیش از آنکه ناظر بر هدف مشخصی باشد، بیانگر وسیله یا روش است. وفاق در لغت به معنی موافقت، سازگاری، همراهی و اتحاد است؛ اما چیزی درباره اینکه موافقت، همراهی و اتحاد بر سر کدام هدف یا مقصود است، نمیگوید.
البته وقتی سخن از وفاق ملی است تلویحا این معنی القا میشود که منظور موافقت و اتحاد برای رسیدن به اهداف ملی یا منافع ملی است. انتصاب خانمها و ایرانیان دارای مذاهب متفاوت به مقامات دولتی از این لحاظ که موجب تحکیم همبستگی ملی و استفاده کارآمد از سرمایه انسانی میشود به درستی اقدامی در جهت وفاق ملی تلقی میشود؛ چون نهایتا در خدمت تامین منافع ملی است.
بنابراین آنچه باید در سخن از وفاق ملی حتما مورد توجه قرار گیرد این است که وفاق چرا و چگونه تامینکننده منافع ملی است وگرنه صرف موافقت یا همراهی با دیگران الزاما به معنی وفاق ملی نیست. از اینرو، طبیعی است که موافقت و همراهی با کسانی که آشکار یا پنهان ضد منافع ملی عمل میکنند، هیچگاه بهمعنی وفاق ملی حقیقی نخواهد بود و باید به جِد از اطلاق این مفهوم به این موارد اجتناب کرد.
امیدواریم رئیسجمهور محترم و مشاوران ایشان به این موضوع توجه کنند که نشست و برخاست بالاترین مقام اجرایی کشور نباید علائم نادرست و گمراهکننده به آحاد جامعه بدهد. ایران از بیش از ۲۵۰۰ سال پیش ملت متشکل از قومیتها، نژادها و ادیان و مذاهب گوناگون بوده که غالبا در صلح و آرامش در کنار یکدیگر زندگی کردهاند.
رفتار رئیسجمهور کشورمان با جُهال سادهلوح یا مغرضی که تاریخ کشور خود را نمیدانند، آگاهانه یا ناآگاهانه آلت دست مطامع بیگانگان میشوند و بر سر شاخ نشسته بُن میبُرند، نباید طوری باشد که خدای نکرده شائبه همدلی با اینان در افکار عمومی ایجاد کند.
این شائبه ربطی به وفاق ملی ندارد و احتمالا بر نفاق ملی دامن میزند. امیدواریم رئیسجمهور محترم و مسوولان دفتر ایشان توضیح قانعکنندهای درباره ملاقات ایشان با برخی عناصر مسالهدار معروف به ایرانستیزی بدهند و نگرانی افکار عمومی ملت بزرگ ایران را برطرف سازند.